دوصدوشصت سالګی لويه جرګه شيرسرخ مهر ختم برپراګنده ګی های ملی نيمه اول قرن هژدهم
عزيزاحمد خوارمل عزيزاحمد خوارمل

درابطه با نوشته ی اقای بصيرکامجو

 

احمد شاه بابا می ګويد:

(( زړونه سوځی عجب اوردی په پيزوان کې**** ملامت دخلکو هيڅ به پرځان نږدی

به همه جهانيان بخصوص به تمامآ افغان ها معلوم وهويدا است که :کشورمان افغانستان عزيزتاريخ پرافتخار،درخشان ووزين چندهزارساله دارد،باشنده ګان اين سرزمين شيران ،مردان غيور،باشهامت ورزم آوران وفاتحين ده هاجنګهای آزادمنشانه ونجاتبخش  آن اقوام قهرمان اند که دردرازهای تاريخ سياسی چندهزاره ساله خويش باافتخارات غرورآفرين اش يک ملت واحد تجزيه ناپذيروتسليم ناپذير رابوجود آورده ودرطول تاريخ ازآزادی ،استقلال وتماميت ارضی وطن ونواميس ملی خويش  مردانه وارباايثارجان هاوقربانی سرها وريختاندن خون های پاک خود دفاع قاطعانه نموده وآنرا مانند  مادر،ننګ وناموس  وعزت خود حفظ نموده  است ، ويکبار ديګر به وضاحت اعلام  می دارم  وباورمندم که توده های ميليونی افغان و هرفرزند اصيل، باتربيه ورشيد افغان اين ميراث  ګران بهاء ګذشته ګان خويشرا درزمان حاضرودرآينده نيز با تمام امکانات  وتوانمندی های مادی ومعنوی خود طوراګاهانه حفظ وبا پايمردی ،دليری ،هوشيارانه ودوامداراز آن حراست خواهند کرد.

اسنادمعتبر،شواهدانکارناپذيروعمل کرده های عينی وواقعی موجوداست که دشمنان خارجی مابخصوص استعمارګران تلاش ورزيده اند تا اين ملت واحد را متفرق وپارچه،پارچه سازند وبرآن  خودحکم روائی نمايند امابه اهداف  شوم خود ناکام ګرديده اند سعی وتلاش  به عمل آورده است تا اين کوشش خودرا از راه  های وطروق ديګری دوام داده ومی دهند ودرداخل کشور مابرای خود مزدوران واجيران دست وپا کرده ،دريافت نموده اند وبرای ايشان وظيفه سپرده تابامتفرق ساختن وايجاد دشمنی ها،تاپه زدنها ومهرزدنها واتهامات وحرف های رذيلانه را تحت اين وآن عناوين،واقسام ګوناګون چال ها وفريب ها را به کار برده ومی برند تا وظايف سپرده شده باداران خويش را،اين غلامان واجيران استخدام شده به ګونه ی خوبتر انجام دهند ودشمنان ملت بزرګ افغان  وکشور شان  افغانستان را غرض دست يابی ورسيدن به اهداف شوم  وغير انسانی شان که درقبال ملت  بزرګ  افغان ووطن ما دارد وبا آوردن بدنامی وپيروزی  توطئه های شان عليه مردم ووطن ما، همين طاوريکه آرزومنداندخودشان را خشنود وشادمان سازند.

 محترم خواننده ګرامی : درشرايط کنونی مردم ستمديد،داغديده ،جنګ زده،رنجور،مريض ،محتاج بی نان،بی دوا،بی لباس ،بی خانه وبی کاشانه دروطن آبايي خويش  آوراه ،پريشان  وګرسنه ........ به مواظبت ،رهنمايی ،کمک ،مساعدت،همبستګی ،وحدت ملی ،ملی تړون ،تعليم اوتربيه ... وبه صدها نوع همکاری  ديګری بشری ،انسانی ووطنی غرض زنده ګی کردن وزنده ماندن نيازمند اندو اشد ضرورت دارند،امادرعوض شماری محدودی از به اصطلاح نوسينده ګان ويا نوسينده محترم کامجوواری  برزخم های خونين مردم شريف ومتدين افغان  نمک می پاشانند ، ودربرابر بابای شان ،به آن مردبزرګ  ودوست داشتنی ،شخصيت ملی وبين المللی  وطن شان چتيات می نويسند ونوشته های  توهين اميز،مبتذل ،ناجايز،نامعقول وضدافغانی خويش رادرباره موصوف، به رشته تحرير در می آورند. آن غازی وآن فاتح که لقب بابا راازمردم آزاده  خود کسب نموده وافتخارات  زيادی را برای ملت با غرور افغان کمائی نموده ،شما دورازکلام و همه مناسبات اخلاقی واجتماعی دود ودستورافغانی عنوانی ايشان  به ادرس ايشان  الفاظ غير انسانی  وغير مؤدبانه می نوسيدکه اين خودنماينده ګی از تربيه و ...... می نماييد .

محترم کامجو: ازينکه شما ازاين افتخارات شرمسار هستيدومتيقين هستم تازمانيکه درکشورموجود بودايد شما هم بابا می ګفتيد،وفی الحال بنا بردستوربادارانت توهين وناسزا ګويی می نمائيد، به اين نکته توجومبذول نماييد:شکرالحمدالله تاريخ بزرګ کشورباستانی ما شاهيد آنست که برادری اقوام شريف ومتدين ميهين ، بوجودآورنده يک ملت شجاع ،شمشيرزن وقهرمان بوده ودرمقابل هم ازاحترام متقابل برخوردار بوده که يکی ازخصوصيات عمده ی غرورملی  شان بوده است ودرآينده نيزچنين روش  انسانی را درسرلوحه       زندګی  وزيست باهمی خويش  باديګران رادراولويتهای اجتماعی  خودخواهند داشت .

وطندارمحترم :يک بار ديګر به طورواضح ،روشن وسريع خاطرنشان می سازم ، ما هيچګاه حرکات وامورات انجام شده فردی ،بعضی از افراد را که مرتکب جنايات وغيره اعمال ضدبشری ،ضدانسانی ،ضدملی وضدافغانی ګرديده اند ودرتاريخ کشور ازهمين اشخاص تذکار به عمل آمده است ،درجمله نبردهای قومی بشماريم ،هيچ وقت  اين ګونه اعمال فردی را درجمله جنګهای ونبردهای قومی  به حساب آورده نمی توانيم ،ولی بااظهار تاسف بايد ګفت  که يک تعداد افرادوبعضآ يک تعداداز ګروهی های سياسی وحلقات  بنام روشنفکری تحت نام کميته هاوسازمانهاوکانون های فرهنګی وکلتوری بوجود آمده ، که متاسفانه اين زهرتبعيض دربعضی ازګفته ها،ونوشته ها صحبت ها ،واعمال ناشايسته اين شان چنين اعمال وکارروايی های ديده شده وديده می شود مانند نوشته فوق الذکرشما .

  محترم  کامجو: هرفرزند اصيل  اين مرزوبوم باستانی،کشورعزيزو پرافتخار مان افغاستان  حق وصلاحيت داردحتی مسؤوليت ورسالت تاريخی،اجتماعی ومردمی  داردتا برمسايل تاريخی ،حوادث تاريخی مسايل اجتماعی ،سياسی ،کلتوری ،فرهنګی ،اقتصادی ،نظامی ،امنيتی ،تعليمی ،تربيوی،اخلاقی،لسانی ،مذهبی   وغيره  مسايل درهمه عرصه های که به زمان های ګذشته مربوط است   يا حوادثی که صورت ګرفته ،قضايای که رخ داده وسپری شده ويادرزمان حال  که از ديدونظر ما می ګذرد ويا درحال ګذشتن  است ويا درآينده ها به وجودمی آيد و رخ می دهيد وبه ميان می آيد که همه اين مسايل باتاريخ تابناک کشورمان ، باباشنده ګان اصيل وبومی  آن همه (اقوام وقبايل ومليتها ساکن درکشور) باهم برابر وبرادر مربوط ومرتبط اند که درين خطه ی باستانی زنده ګی کرده اند ،زنده ګی می کنند وزندګی خواهندکرد،فلهذامسايل متذکره ارتباط مستقيم وناګسستنی وپيوند محکم بايک افغانستان آزاد وسربلند و زندګی وسرنوشت  مردم آزادی خواه آن  داشته ودارد ،بدين ملحوظ پس لازم وضروی پنداشته می شودتا دررابطه با مسايل  فوق الذکر درهمه عرصه ها  طور صادقانه وريالستيک دور از تبعيض ،کينه توزی،عداوت ،خصومت وبدبينی هادرزمينه انليزومکث صورت ګيرد نظراندازی شود کمبوديها،نواقص وخلا ها به صورت واقعی،ريالستيک ،علمی ،مدلل ،منطقی وهمه جانبه موردارزيابی، تحليل وتجزيه ،تدقيق ،مطالعه ونقدقرارګيرد وبرجسته ګردد، تا درامورات محوله جاری ودر آينده به حيث سرمشق وپنداز ګذشته وکسب تجارب از ګذشته به منظورتاثير ګذاشتن موثر ومثبت آن درانجام دادن به کارزاروامورات  وطنی ،مردمی ، دولتی ،حکومت داری وزيسيت با همی که يکی از جمله ی کاری های بسامهم ،ارزشمند، مثمر،مفيد،عدالت پسند وانسانی به شمار می آيدتا ساکنين  اين کشور به حيث يک هموطن وشهروند درکناروپهلوی هم ديګر طور آزادودموکراتيک آن بدون تحقير،توهين ،اذيت وآزار درپرتوی يک قانون اساسی دموکراتيک  زندګی کنند وزنده ګی خويشرا با روحيه انسانی به  سر رسانند،نه اينکه مسايل وموضوعات وطنی ومردمی  تحريف ګردد ويا طورعوام فريبانه انعکاس داده شود، زيرا جوامع عقب مانده ازنظرساختارهای اجتماعی ،اتنيکی ،سياسی واقتصادی  وغيره مسايل اساسی وبينادی  دارای پرابلم ها ومشکلات فراوان می باشدکه دربيرون رفت وبرطرف ساختن  آن به جز از تشريک مساعی واشتراک همګانی همه باشنده ګان آن راه حل ديګری وجود ندارد.

 اقای محترم کامجو چندی پيش يعنی دوهفته قبل نوشته مبتذل تانرا درسايت محترم اريايی تحت عنوان (نگاهی اجمالی به نيت و کارکرد های سياسی ((زلمی خليل زاد ، حامد کرزی ، علی احمد جلالی واسلاف شان))  مطالعه کردم  همين قدر خدمت تان به عرض رسانم  سه (۳)نفر که جناب شما درنوشته تان ازنام های ايشان تذکار به عمل آورده ايد ،ايشان موجود وزنده اندوازهرنګاه مردمان با قوت وباطاقت  هم اندمن  به دفاع از ايشان اين مطالب را نه نوشته ام ،ازاينکه شما درنوشته غيرادبی وغيرافغانی تان به بابای مردم افغانستان تهمت وتوهين  کرده ايدوده ها اتهام وناسزا ګفتن را به ادرس بزرګ مردتاريخ افغانستان درنوشته مبتذل تان انعکاس داده ايد ، وواقعآ که تاريخ را کتمان کرده ايد ،دروغ پراګنی نموده ايد، بدين ملخوظ من ودار به اين نوشته شدم و لازم دانستم تاتوجو شما وهم قماش وهمقطاران محدودوانګشت شمار تان را يک بار ديګر به مردانګی ،شهامت ،خودګذری ،فتوحات ،لشکر کشی ،حاکميت  ،حکم روايی وامپراطوری بابای مردمان اصيل  وغيورافغانستان ملتفت سازم تايګ بار ديګر تکان بخوريد وبدانيد که ديګرمردم افغانستان درقرن بيست ويکم (۲۱) زندګی می کنند بيداری ملت ها را در ذهن تان فراموش نسازيد ،کنون مردم شريف ،جنګ زده ،متدين ومسلمان افغان  اين ګونه دروغ پراګنی ،تفتين ،تهمت ودسيسه تانرا خيلی خوب ميدانند ودرمقابل توطئه ګران ودسيسه کاران اکثريت اقوام ،همه مليت هاافغانستان دريک صف ويک سنګر با شهامت ودليری  درمقابل اين ګونه اعمال خصمانه ضدملی  قراردارندومطميڼم که قرارخواهند داشت زيرا آنان به اين ګونه اعمال ناشايسته که پيشه ومسلک بعضی ها است خوب پی برده اند ، از شما تقاضا به عمل می آيدلطف نمائيدتادرزمينه  هنوزهم هرچی می خواهيد بنوسيد دريغ نه فرماييد تا چهره ضدافغانی تان  قبل از قبل  خوب روشنتروعيان تر ګردد.

محترم توجوفرمائيد: که اواخرسال ۲۰۰۷عيسوی مصادف با دوصدوشتمين (۲۶۰)ساله ګی اولين دولت مضبوط ومبسوط افغانستان بود، که بدين مناسبت جشن با شکوه وکنفرانس علمی به بزرګداشت از اين روزخجسته درايالت کولن کشورالمان (جرمنی) باابتکارو اشتراک هزاران نفرافغانان مقيم اروپا وثاير کشورهای جهان تعداد از دانشمندان کشورمان از کابل درکنفرانس وسيمنار علمی  بدين مناسبت حضور به هم رسانيده بودند ودرين کنفرانس وسيمينار علمی  به صدها تن از پژوهشګران ،پوهان،دانشمندان ،تحليلګران،محققين ،نويسندګان ،ژورنالستان ،شاعران،هنرمندان وشخصيتهای علمی وفرهنګی  افغان وحتی بعضی ازافغانستان شناسان ومحققين کشورهای خارجی دراين کنفرانس اشتراک ورزيده بودند نوشته ها ومقالات علمی شانرا درين مورد ايراد فرمودند، من هم به نوبه خود می ګويم که اين روز تاريخی واين جشن   مردم افغانستان  دايم وهميشه  برمردم افغان تبريک ،مبارک وخجسته باد.

پس بدون شک دوصدوشتمين (۲۶۰)ساله ګی تاسيس دولت افغانستان وتجليل ازاين روزتاريخی با شاه آن زمان افغانستان احمدشاه بابای ابدالی  که موجد اين دولت عظيم مستقل محسوب ميګرددپيوندناګسستنی دارد.

مرحوم غلام محمد غبار تاريخ نويس کشور ما درکتاب  افغانستان درمسيرتاريخ درجلد دوهم درصحفه( ۵۹۸) آن چنين مې نويسد: (( احمد شاه را به واسطه خدمات واخلاق وتقوای شخصی اوپدر می خواندند وغازی خطاب می کردند،زيرااحمدشاه تنها پادشاهی بود درافغانستان تاج به سر نمی نهاد،دستارمی بست وچپن وموزه می پوشيد وعوض تخت برزمين مفروش می نشست .))

هم چنان مرحوم عبدالحی حبيبی درکتاب  تاريخ مختصرافغانستان می نګارد:(( البته احمدشاه جنګجووفاتح بود،ولی ازتمام فتوخات واعمال عسکری اوظاهربود است که جهانګير،غارتګر،مخرب ومظلوم کش نبوده،اګر کاری به صلح ومسالمت پيش می رفت ،بامسلمانان دست به جنګ نمی بردوشمشيربرروی برادرنمی کشيد.))

به همين ارتباط صفحات (۵۹۳- والی ۶۲۰) افغانستان درمسيرتاريخ وتاريخ مختصر افغانستان ازصفحه (۲۵۴- تا۲۷۱) را لطفآ مطالعه نماييد.

احمدشاه وسندصفحه (۲۶۴) تاريخ مختصرافغانستان :

(( سلامی رسانش به عجز ونياز***** که ای شاه افغان ګردن فراز

منـــم بــــنده تاجــــــدارتــــو ام *****  به فرمان برداری نامدارتوام

من ازلطف توچشم دارم بهی ******برشاه من می کنم  اګاهی ))

صفحه (۲۷۰) تاريخ مختصرافغانستان :  ((احمدشاه به حيث موسئس افغانستان کنونی ومجدد عظمت مردم وملت افغانستان ،بوجودآورونده يک مملکت متحدوملت واحد درتاريخ ملی ما مقام بلندی داردوبقول علامه اقبال سيالکوتی :

((    ازدل ودست ګهرريزی که داشت ** سلطنت هابردوبی پرواګذاشت   ))

وشاعری ديګری دروصف احمدشاه بابا چنين ګفته است مختصری از آن

احمدشاه بابا غـــازی

خدای دی  وی له راضی

چې يې وتــــړلـــه ملا

مرهټی دجنګ په پلا

دی رهی سوپه سامان

ورســره وو سرداران

په هندوانويې ملک اورکړ

اسلام دين يې هلته خپورکړ


احمدشاه بابا چنين می ګويد: مهرومحبت  قلبی را که با وطن ابايی خود اش  داشت  درشعر  زير اين طور بيا ن داشته است:

ستا د عشق له مينی ډک شول ځيګرونه
ستا په لاره کـــې بايلــــــــي ځلمي سرونه

تاته راشمــــه زړګــــی زمــــا فـــارغ شي
بې له تا مــــې انديښنې د زړه مارونه

که هــــر څه مې د دنيا ملکونه ډير شي
زما به هير نه شي دا ستا ښکلي باغونه

د ډيلـــي تخت هيرومه چې را ياد کړم
زما د ښکلي پښتونخوا د غرو سرونه

د رقيب د ژوند متاع به تار په تار کړم
چې پــــه تـــــورو پښتانه کا ګـــزارونه

د فـــــريد او د حــــميد دور به بيا شي
چې زه وکاندم پر هر لوري تاختونه

که تمامه دنيا يو خوا ته بل خوا يې
زما خوښ دي ستا خالي تش ډګرونه

احمد شاه به دغه ستا قدر هير نه کا
کــــه ونيسي د تمام جهــــان ملکونه

 
غزل
 
قـــافـــلــه د عــشق راغلې له کوم خوا ده
 
پر زړګی باندي مي شپه کا څه غوغا ده
 
ټـــولـــه يو دی که غلجي که ابدالي دي
 
ښـــه هـــغـه چـــي يې د زړه ښـيښه صفا ده
 
چـــي عــمـــل يې د نيـکئ وي مېــــړه هغه
 
کـــه اغـــوســتــې يـــې ګـــــدله د ختماده
 
افغانان  دي ټوله لاس ســـره یــــو کاندي
 
چـــي مـــو نن غـــــزا هـــــر لـــوري شاوخواده

بې زحـــمته راحـــــت چــــيری مونده نسي

د احــــمــــد ځکـــــه پر هـــــر لوري غـــــزا ده

همچنان صفحه (۷۹) کتاب درآمدبرتاريخ افغانستان ،تاليف مهدی زاده کابلی ،تاريخ  وقايع وسوانح افغانستان را که تاليف علی قلی ميرزا به تصحيح ميرهاشم محدث نګاشته  وتحريرګرديده مطالعه نمايد ،ودرصفحه (۴۱) همين کتاب چنين آمده است :

((شاهرخ شاه پسران خودرابا جمعی ازسادات وعلما روانه  اردوی احمدشاه نمود وبه مصالحه اش راضی ساخت،مشروط ومقررشدکه در ارض اقدس سکه وخطبه  به نام وی زده وخوانده شود ومهر فرامين ،احکام وارقام به نام اوکنن چنانچه سجع مهرشاهرخی بعد ازقبول مصالحه اين بود:

(( يافت ازالطاف احمدپادشاه ****شاهرخ برتخت شاهی تکيه ګاه))

همچنان درکناردولت مضبوط ذکرشده اش اردوی منظم وقوی وجود داشت .که ضروری است ازتعريفی که درمورد اردومنظم احمدشاه بابا (ف – ميرنګ ) يادآوری نموده تذکار به عمل آيد.ميرنګ چنين ګفته است  : (هرنوع سازمان نظامی با تمام رشته ها ی خودبا همان ساختارجامعه يي که ازآن به وجود آمده ارتباط ميګيرد.)

اردووسازمان نظامی ابدالی درجريان فتوحات بدست آمده بود،که اين فتوحات شامل قسمت های شمال غرب هندوستان امروز ،شرق ايران وجنوب ترکستان می ګرديد. درنتيجه اين فتوحات يک امپراطوری عظيم ايجاد ګرديد که درآن زمان نيرومندترين امپراطوری اسيای ميانه را تشکيل  ميداداين ساحه دارای ده (۱۰) ميليون کيلومترمربع مساحت بود.

سياحان اروپايي وماموران ديپلوماتيک ،اين اردوي شاهان ابدالی را باقشون دولتمداران هندی وايرانی نيمه قرن هژدهم (۱۸) به مقايسه ګرفته درموردکيفيت رزمی آن نسبت به اردوی همسايګانش برتری مشهود رابه اردوی افغانستان آن زمان نسبت می دهند.هسته اين اردومنظم رابرعلاوه (فوجی نظام)ويا (عسکرمنظم) شاهان ابدالی شامل قول اردوي سواره نظام(غلام  خانه ياغلام شاهی ) که درقدم اول از عساکر شاه ايران نادرافشارتشکيل ګرديده بود وپس ازکشته شدن اوبه خدمت احمدشاه ابدالی درآمده بودند.جنګجويان دليرقبايل پشتون،تاجيکها،هزاره ها،ازبکهاوثايرمليتهای افغانستان عبارت  ميشد.تقريبآ يک ثلث عساکراين قول اردورا قزل باش هايي که ازايران بودندتشکيل ميداد.علاوتآدراين قول اردو مسيحان يعنی ارمن هاوګرجی ها که اصلآ ازايران  بودندولی درافغانستان متوطن ګرديده بودند متشکيل ګرديده  بود.همچنان  يک تعداداعراب نيز دراين قول اردووجود داشتند. فرزند احمدشاه ابدالی  «تيمورشاه» درګارد خود برعلاوه اقوام ومليت  های پشتون،تاجيک...........وغيره ويک تعداد اقوام ديګر شماری ازاقوام ومليت های مانند جونګرها- کالميکها را که ازنواحې بلخ اورده شده بودند نيز شامل بودند.

دراين قول اردو علاوه ازجنګجويان افغان غلامانی که از حبشه به وسيله نصيرخان بلوچ درطی سالهای (۱۷۵۰ــ۱۷۹۵) ميلادی آورده شده بودندنيزوجود داشت.دراوائل قرن هژدهم درزمان پادشاهی شجاع الملک (۱۸۰۳-۱۸۰۹) درقول اردوي ګاردجنګجويان، هزاره هاکه تعدادآن به پنجصد نفربالغ می شد نيزشامل ګرديد.

اقای محترم  کامجو:پس اين جا يک سوال مهم مطرح می ګردد، آن اينکه ،اياشما خودرامی شناسيد که شماکی هستيد،ازکجا هستيد،وچی می خواهيد ؟،درهرمحفل ودرهرجای ازحلقوم خود  نام خراسان را بيرون می کشيد وبامقاومت فرزندان همان شيرمردان روبروی می شويد؟، بلی خراسان وسايرنام های تاريخی کشورمادردرازای تاريخ  نام های تاريخی مهين مابوده، اين نام های به هرافغان مايه فخر ،مباهات وبالنده ګی است نام های  افتخارآميز وتاريخی اند ومورد تاييد همه ګان اند ولی به جای نام افغانستان  هيچګاه نام ديګری نخواهد آمد وباز هم می ګويم نخواهد آمد اين ګفته ام را شما ونسل های بعدی به خاطرداشته باشند، تا زنده يک افغان است زنده افغانستان است منظور ازارايه نام افغان خاص به يک قوم ،قبيله ،تبار ومليت مربوط نيست کليمی افغان کليمی پاک وسوچه به همه انسانهای اين  سرزمين تاريخی اطلاق می ګردد که ازنظرترمنالوژی  درعرصه ملی و بين المللی اين بنام ملت افغان  معرفی ،شناخته شده وشناخته می شود.تاريخ کهن کشورما قدامت بيش از (۸۰۰۰)هشت هزارسال  را دارا است  وکليمی افغان هم يک کليمی تاريخی،مقدس وعام است نه خاص ،بنآبه خاطر شناختن خودت که انشاالله خودت را  خوب بشناسی  لطفآ صفحات  (۵۰- ۵۴-  ۵۵- و- ۶۴ )کتاب سرزمين ومردم افغانستان نوشته لوئسيس کليفورد ،ترجمعه مرتضی سعدی چاپ ايران  را ،به ارتباط اقوام وقبايل وثاير مليت ها کشور عزيزافغانستان را لطفآ يک بار مطالعه فرماييدومتيقين ای که پاسخ های خوبی  در رابطه با مسايل مطروحه تان بدست خواهد آورديد . 

چند فرد، از ديوان اشعار وغزليات  احمدشاه ابدالی

چي د هند د ملكو فتحه مي روزي سوه

نور ايران لره په توغ په نغــــــــــــــــــاره ځم

***

په برېښنا د توري ژوند كوه "احمده" !

د بري جولان په لور د هر ديــــــــــار كه

***

چي د دې كتاب پښتو وته ارزو سوه

بادشاهي ګويا روزي د پښتـــنو سوه

***

د فريد و د حميد دور به بيـــــا سي

چي زه وكاندم پر هر لوري تاختونه

***

كه شاهي ده كـــه مي سر

ټول به جار كـــــړم تر دلبر

"احمد" سو په ځـــــان خبر

خاوري سو د يـــــار د ور

***

                                                

با احترام وبادرودهای صميمانه.mili_tarun@hotmail.com


June 1st, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات